گفتم حالا که نزدیک به روز پدر هستیم اینو بنویسم :
کسی که پژمردن دستهای راهگشایش را ایثار کرد تا فرزندش پناهنده ی این دنیای رنگارنگ شود ...
کسی که ناملایمات زندگی را به جان خرید تا فرزنش را پر کند از دوستت دارم های روزانه ...
کسی که مقتدرانه جنگید تا فرزندش در رفاه و آرامش ، قد بکشد و آینده اش را بسازد ...
کسی که ایستاد و کوهی شد در برابر تمام چیزهایی که فرزندش را ناراحت میکند ...
کسی که توصیفش در هیچ کاغذ و قلب و ذهنی جای نمیگیرد ...
پدر ... برای دستهایت ... برای قلبت ... برای اقتدارت ... برای اینکه هستی ... و برای همه چیز
سپاااااااااااااااااااااااااااااااااااس
فروغ